نای کش من!چه بر سرت آمد بگو به من

برسد به دستامام جمعه محترم شهرستان چگنی ✍️ یاسر نظری چگنی آتش و هم زاد سهم ازلی دیار من نای کش است اما نه سهمیبرای گرم شدن که برای سوختن! نمی دانم زادگاهم« سراب باستانی و گردش گری #نای_کش»نفس می کشدیا نه؟خوب می دانمکه حالش خوب نیستچرا که گفته اند رنگ رخساره خبر می دهداز

برسد به دست
امام جمعه محترم شهرستان چگنی

✍️ یاسر نظری چگنی

آتش و هم زاد سهم ازلی دیار من نای کش است اما نه سهمی
برای گرم شدن که برای سوختن!

نمی دانم زادگاهم
« سراب باستانی و گردش گری #نای_کش»
نفس می کشد
یا نه؟
خوب می دانم
که حالش خوب نیست
چرا که گفته اند رنگ رخساره خبر می دهد
از سر درون؛ رنگ رخسار و پریشان حالی سراب نای کش هم نشان می دهد
که حال خوشی ندارد و باید برای درمانش علاجی کرد.
شاید فردا که چه همین امروز هم دیر شده باشد.
سکوت بدی از طرف اهالی در سراب نای کش حکم فرما شده است.
روزمرگی و دروغ گفتن های مجازی تمام فضای این دهستان باستانی را فرا گرفته است
و مصلحت اندیشی گریبان این سراب را گرفته و نفسش را به شماره انداخته است.
از ادارات گرفته تا شورای اسلامی بخش مرکزی که هیچ کدام ارمغانی برای این دهستان نداشته و ندارند.

گاهی باید سکوت کرد
گاهی باید خندید و گاهی باید ایستاده به افق نگاه کرد و در افق محو شد
گاهی وقت‌ها دوتا دو چهارتا نمی‌شود
گاهی میفهمی برای حل مشکلات ۴ سال که هیچ ۴۰ سال هم کم است
و گاهی میفهمی برای حل مشکل ۴ سال زیاد و ۴ روز کافی است مهم روز است که می‌آید
و می رود و فرصتهایی که پشت سر هم می سوزد و صد افسوس!!
و باید بخواهی و بفهمی که این چند صباح هم می‌گذرد و فرصتی که قدرش را ندانسته از دستش دادی و جز افسوس واه چیز دیگری عایدی ندارد.

مصلحت اندیشی
و زمان دادن گره ای باز نخواهد کرد
نه زمان آزمون هست و نه خطا کدخدا منشی مشکلی را حل نخواهد کرد
برنامه ریزی و قانون مداری هدف گذاری و برنامه محوری گره کار را باز خواهد کرد؛
باید با ادبیات و علم کلام و نوشتن مدیران را در برابر اوضاع سراب نای کش پاسخگو کرد.

باید خرده گرفت از افرادی که بدون عملکرد؛ به راحتی برای مطامع دنیوی فرهنگ؛ تمدن و پیشرفت در سراب نای کش را نداده نادیده می‌گیرند.

اهالی فهیم
و متمدن دهستان باستانی سراب نای کش
«چه ساکنین و چه غیر ساکنین»
فرهنگ؛ تمدن؛ ارزش و قدمت یک مکان همچون سراب نای کش
زمانی در لابه لای تاریخ گیر می افتد
که نه زبانی برای معرفی آن وجود داشته باشد و نه برنامه ای برای شناخت و چشم اندازی برای آینده؛ این گونه است که مرور زمان یک هویت از بین می رود.

دهستان باستانی سراب نای کش
تنها منطقه ای است
که در چندین دهه کنونی مورد هجمه بی اهمیتی و تخریب در بافت های ناکارآمد قرار گرفته؛روایات تاریخی درباره اهمیت سراب نای کش که نقل محافل و شب نشینی ها بود امروز معکوس دیده می شود.

تغییرات در دهستان سراب نای کش
در طول این سالیان نه رو به عقب بوده و نه بالعکس یعنی رو به جلو بوده است؛هیچگونه تحولی در این دهستان که عبور از خطوط رو به عقب و یا جلو را نشان دهد رخ نداده است.

لطفاً به کسی بر نخورد

ارائه حقیقت و واقع بینی از ملزومات یک جامعه رو به رشد است.

باور می کنید
اگر بگوییم که دهستان سراب نای کش تا به امروز بیشترین ضربه ها را از بی تدبیری، عدم پاسخگویی و عدم آینده نگری مسئولان محترم شهرستان چگنی
در طول این سالیان خورده است و بیشترین ضربه ها را متحمل شده است
دروغ نگفته ایم.

چرا هیچ کس به دنبال راه حلی برای جلوگیری از کوچ جوانان سراب نای کش
به دیگر شهرها نیست.

امام جمعه محترم شهرستان چگنی؛
طی ۸ ماهه سال جاری بیش از ۶ خانواده از دهستان سراب نای کش
به خرم آباد نقل مکان نموده اند؛
آیا این فاجعه نیست؟

به قول حمید عامری

نای کش من!
چه بر سرت آمد بگو به من،
جانان من!
چه بر سرت آمد بگو به من،
ای روستای خسته!
درختان!
تنورها،
دالان من!
چه بر سرت آمد بگو به من،
با من بگو؛
بگو زادگاهم؛
پاره ی تنم،
نای کش من!
چه بر سرت آمد بگو به من